سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]
بستنی کبریتی
 
من بهترینم پارت8

اوه مای گاد یکی من و بگیره جا نبود که از بین مردما بگذریم خدایااا تنفسسسس،بالاخره همراه اون دختره یه خورده امدیم جلوتر وای وای باید نزدیکای دو سه ساعت منتظر باشیم میپوسیم که

هارا:ابجی میترسم ی موقع کپک بزنیم

_تو یکی ساکت بخاطر تو اومدیم

هارا:هانی جون حالا کی گفته که میخایم بریمممم،من تا اخرش اینجا میمونم

_اوووووف

خانوم شیک:همین الان خسته شدی؟

_نه خسته نشدم حوصلم سر رفته

خانوم شیک:بیا بریم جلو 

_از این جلوتر؟

هارا:هورااااااااااا

خواهر جون سونگ:هه چقد ذوق داری؟

هارا:قد یه دنیا

خانوم شیک:اوخیییی

رفتیم جلوتر اونقد جلو که انگار ما اولین نفر بودیم بعضیا به ما غر میزدن اما تا خانوم شیک و میدیدن احترام میذاشتن ینی کی میتونه باشه؟

اووووف ننه دیگه پام داشت خورد میشد یهووووو صدای دست و جیغ و هورا رفت بالاااااا منکه همونجا سکته کردم صدای اهنگ که اومد متوجه شدمممم آااااا super junior وارد کنسرت شدن به به حالا کوجان؟؟؟اهاااااا دیدمشون نه بابا خوشتیپ شدن یهووو هارا همچین دم گوشم جیغ زد که خودمو خیس کردم بلند گفتم:هاراااااا عین ادم باش چته تووووو؟

هارا:ابجی بخاطر من شادی کنننن گروه مورد علاقمن هاااااا

خانوم شیک:اره خانوم کوچولو بخاطر خواهرتم خوشحالی کن

_من کجام کووووووچوووووولوووووووهه؟

خانوم شیک:حالا چرا عصبانی میشی خانوم بزرگ؟

خانوم شیک:خوشم نمیاد بهم میگین خانوم کوچولو،درضمننن خانووووم بزرگ هم نگیددددد

خانوم شیک:اوه مای گاد

خواهرش:آروم باش خانوم متوسطه!!!

خودم خندم گرفته بود خانوم متوسط

تا همه جیغ و داد میکردن منم الکی داد میزدم به خودم میخندیدم خانوم شیک که از دست من و هارا ترکیده بود اون دختره خاهر خانوم شیک یخورده سرسنگین بود

از بس خنگ بازی دراوردیم که نگوووو بعداز خوندن اهنگشون داشتن سخنرانی میکردن خخخخ یدختره محکم خورد بهم بلند شد عذر خواهی کرد وگفت:میتونم اینجا وایسم؟

با تعجب گفتم:البته

اونم تشکر کرد کنار ما وایساد فک کنم بخاطر این بود که جون ما به تونا بیشتر نزدیک بودیم

اونا وقتی داشتن درمورد چیزی توضیح میدادن من و هارا چون زیاد به گوش دادن به توضیح دادن علاقه نداشتیم کلی مسخره بازی در میوردیم 

شیندونگ(عضوی از سوپرجونیور همین گروهه مورد علاقه ی هارا اون چاقالوهه):ما فقط بخاطر الف(الف همون طرفدار)های خودمون و خوشحالیشون اهنگ میسازیم و به افتخار شماها میخونیم

همه دست و جیغ میزدن من وهارا:اووووووو نگوووو تو جون مادرت بخاطر ما یا بخاطر پول؟؟؟

بعد زدیم زیر خنده که  شیندونگ از خانوم شیک خاست که؟

شیندونگ:خانوم جونگ سون لطفا بیاییدبالای صحنه

من و هارا فقط تو بهت بودیم این خانووووم شیک کییییی بود؟

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط مصی و رکی 94/5/20:: 7:40 عصر     |     () نظر